@@@ به نام خدا @@@
اینجانب سید محمد جعفر مشیرفراهی در روز جمعه 31 فروردین سال 1389 در شهر مقدس مشهد و در محله دریادل متولد شدم.
پدرم دربان رسمی در حرم مطهر امام ثامن الایمه (ع) و پدر بزرگم از روحانیون ملا و با
سواد زمان خویش و جد پدرم مشاورالتولیه استان قدس رضوی بود. که به همین دلیل ایشان معروف به ""مشیر""شدند و بزرگان فامیل او را اهل کرامت میدانستند. پدر بزرگم در حرم رضوی مدفون و جد چدرم در چند متری ضریح مطهر کنار جد حضرت ایت الله العظمی سیستانی مدفون است.
در 10 ماهگی پدرم فوت کرد و غبار یتیمی بر چهره ام نشست ولی مادر فداکارم که در ان زمان بیش از 30 سال نداشت به تربیت من و تنها برادر و خواهرم پرداخت.
در این ایام تا 19 سالگی مرحوم سید ابوالحسن حافظیان که از زهاد و عارفان زمان خویش و پسرخاله پدرم بود و استاد محمد رضا حکیمی در کتاب مکتب تفکیک از او به نیکی یاد کرده محبتهای فراوانی را در حقم انجام داد
دوران کودکی و نوجوانی را با فقرنسبی گذراندم اگر چه مادرم سعی میکرد حتی المقدور کمبودی نسبت به همسالان دوست و فامیل نداشته باشم.
دوران ابتدایی را در دبستان غفاری و دوران راهنمایی را در مدرسه رودکی و دوران متوسطه را در دبیرستانهای امیر کبیر و جلیل نصیرزاده گذراندم و در سال 1358 موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته ریاضی فیزیک شدم.
از 16سالگی یعنی سال 1356 تفکرات ضد حکومتی و شاهی در من شکل گرفت و با براخی دوستان جلسات سری تفسیر قران را تشکیل داده و در باره ایات جهاد و عدالت بحث میکردیم .
همین نگرش من را در زمره اغازگران انقلاب قرار داد به طوریکه از اوایل سال 1357 با پخش اعلامیه و سپس تظاهرات روزانه و شرکت در اجتماعات و به تعطیلی کشاندن مدارس در انقلاب شرکت فعال داشتم و در همین دوران با شهید مهدی فاضل الحسینی و محمد باقر قالیباف اشنا شدم که شهید مهدی نقش لیدر را ایفا میکرد.
در سال 1359 با شروع انقلاب فرهنگی و بسته شدن دانشگاهها راهی سربازخانه شدمولی پس از 9 ماه خدمت که 6 ماه ان در مناطق جنگی بود معافی پزشکی گرفتم و فورا برای ادامه تحصیل وارد حوزه علمیه مشهد شدم.
پس از انقلاب در سال 1359 تحول بنیادی در تفکرات و اندیشه های من رخ داد که خود 2 ثمره مهم وحیاتی داشت : 1) در زمانی که گروهکهای مختلف مانند قارچ در مملکت سبز شده بودند و جوانان وطن را به خود جلب میکردند نسبت به همه انها حالت انزجار پیدا کردم 2) علیرغم شرایط استخدام در سپاه و استان قدس شغل شریف طلبگی را انتخاب کردم و این تحول نبود مگر به برکت اشنایی با کتابها و اندیشه های مرحوم صفایی (عین - صاد).
در سال 1371 موفق به اخذ فوق دیپلم در رشته امور تربیتی - در سال 1376 موفق به اخذ مدرک لیسانس در رشته دبیری علوم اجتماعی - و در سال 1379 موفق به اخذ مدرک فوق لیسانس در رشته پزوهشگری علوم اجتماعی شدم.که در تمامی این فرایند صبر و متانت و زحمات همسرم قابل تقدیر و غیر قابل جبران است .
از سال 1363 وارد اموزش و پرورش شده و ضمن 10 سال کار تربیتی و 15 سال کار اموزشی
با 25 سال سابقه خدمت در مهرماه 1388 بازنشسته شدم.
در سال 1360 و در سالروز میلاد امام هشتم علیه السلام درشهر مقدس قم همسری را به عقد خود دراوردم و عاقد مرحوم عین - صاد بود.
و در 17 ربیع الاول سال 1361 ازدواج کرده که ثمره ان ازدواج تنها پسری به نام امیرحسین است .
در سال 1376 برای اولین به خانه خدا مشرف شده و چنان برکات زیادی داشت که تصمیم قطعی گرفتم که بعد از 16 سال طلبگی لباس مقدس روحانیت را بپوشم و سر انجام در 7 اسفند ماه 1377 و در سالروز ولادت امام رضا علیه السلام نزد ایت الله مرتضوی ملبس شدم.
در سال 1376 در ازمون روحانی کاروان شرکت کردم و دقیقا در سالگرد دیدار کعبه معظمه یعنی 26 مرداد ماه 1377 قبولی من از سازمان حج و زیارت تهران اعلام شد و به دنبال ان تا کنون توفیق 5 سفر حج و 23 سفر عمره که 5 تای ان عمره دانشجویی بوده است را داشته ام.
در سال 1380 برادرم که پدر 1 شهید و 1 مفقود الاثر و 1 ازاده بود در شب وفات امام محمد باقر علیه السلام و روبروی ایوان طلا در صحن ازادی جان به جان افرین تسلیم کرد و در همان صحن مدفون گردید.
هم اکنون در 50 سالگی مشاور فرهنگی ریاست دانشگاه پزشکی مشهد و عضو شورای فرهنگی این دانشگاه و نیز محقق دفتر تبلیغات اسلامی در حوزه جامعه شناسی دین میباشم.
والسلام - سید محمد جعفر مشیرفراهی
23 مهر ماه 1389
7 ذی القعده 1431